سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  مواظب باش که زود دیر می شود...!!

چهارشنبه 85 اسفند 9 ساعت 2:39 عصر

بسم الله

یا محمد وعلی...

آمده ای که نوکری کنی...؟ پس ساکت باش...!

سجده در حال پرواز و قیام در حال دفاع..!!

یار بودن به عشق شهادت بودن نیست،

یار بودن به امر به معروف کردن نیست یار بودن به گفتن نیست...

یار بودن به عمل و دیگر هیچ...

رهبر...رهبری... ولایت... ولی فقیه... جانشین امام معصوم...

چرا دوستْ داریم موضوع رو  ِکش بدیم...

تا سرباز جانشین امام زمان نباشی و هر لحظه به فرمانش لبیک نگی نمیتونی بگی دوست دارم که سرباز امام زمانم باشم...

این درکش سخته؟ نه خدایی سخته، پس چرا داریم درجا میزنیم موضوع که خیلی روشن...

همه جا خوب و بد داره از قدیم هم بی ملایماتی ها بوده و این رسمه زمونست....

الان فکر کن که امام زمان(عج) ظهور کردند خوب جرﺃت داری بگی اقا میشه منم بیام تو لشکرت؟ وقتی لشکریان آقا رو میبینی اصلا نمیتونی بری همچین پیشنهادی بدی تازه اگه این طوری باشه!! میدونم آقامون خیلی مهربونه خیلی با معرفته خیلی با مرام ولی همه چیز که نمیتونه یک طرف باشه؟

ظهور نزدیک است.(انشالله) با خود بدبختم هستم اگه میخوای

 سرباز اقا امام زمان(عج) باشی باید از خیلی وقت پیش شروع میکردی ولی الانم دیر نشده...

یه یا علی مددی بگو و عشقتو به امامت نشون بده ..

عشق به معنی عمل،شوق،قیامت ظهور...

حالا ببین کجای کاری...

همیشه اینو بگو:

 اللهم عجل لولیک الفرج

یا محمد وعلی...

دعام نکنید...

شادی روح داداش حسن فاتحه فراموش نشه...

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  درخشید و پر کشید...

چهارشنبه 85 بهمن 25 ساعت 10:48 عصر

یا محمد وعلی…

آمدم که بگویم…که هستم…ولی دیر آمدم آیا...

درفراق  یار کاری به جز مرور خاطرات نمی ماند…

از این سوزم که درخشید وپرکشید...

جاماندیم از قافله...

رفتنی شدن سخت است؟

وما صبر می کنیم چون خدا با صابران است…

حمکت...!! قسمت…!!

کلماتی عجیبی هستن… فهم و درکش برای خیلی ها سخته...

او به سوی نور رفت…

نمی تونستم قلم بزنم،چون همیشه مهر تأیید نوشته هایم را داداش حسن میزد…

انگار این دفعه هم زده است!

 انشالله…

قلبم سرخ مایل به کبودی است از رسم زمونه…

دگر هیچ…

امان از دل زینب…

یا محمد وعلی…

دعا برام نکنید…


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  تهریم تحریم باسه من نکن بابا!!

چهارشنبه 85 دی 6 ساعت 11:0 عصر

سلام....
_الو؟
_الو؟!!!!
سلام
_آقای مجسمه هستن؟
امجسمه نداریم آقا ....
_بابا همون کوفی جون خودمون رو میگم.
.
.
.
.

من موندم تو کی هستی...

فقط اسم باسه خودش در کرده...

فقط ادم دور خودش جمع میکنه یه اسم بین المللی هم انداخته تنگش...

بچه پرو تو پس خودت چیکاره ای...

چرا میزاری همه بات بازی کنن... یه خورده به خودت بیا..

خیر سرت اسمت رئیس سازمان ملل... سازمان امریکا به مدیریت انگلیس ومرده خوری اسرائیل بود که بهتر می شد. بابا زشته مردم چی میگن... خاک تو سرت که یه خورده از خودت جنم نداری...
_آقا لطفا مودبانه تر صحبت کنید!

اقای عنان با تو هم هستم با اون ریش خوشگلت...

نمی تونی جلو این بچه پرو ها وایسی بیا پایین ما خودمون میریم بالا...ولی خدایی تو جهان همه ضد ما هستن به جز خودیا که خودتون میدونید کیان...؟؟!!

جدی میگمااا... فکر کن رو حرفم... کشور های عربی رو که دیگه نگو .مخصوصا اون کوچولوی  کنار خلیج همیشه فارس.. اینا که اصلا نمیدونن امریکا کیه... تو جیب جا میشه... فقط تا یه چیز میشه دستشونو میبرن بالا چون یه دفعه اقا امریکا تحریمشون نکنه...وای وای وای! جیزه!

یه نگاه کنید... از همه طرف محاصره امریکا و اسرایئل هستیم.. ولی بدبختی اینه که خاک بر سرا جرات ندارن بگن به ما چه..

اقای عنان با تو هستم ...
-بله گوش میدم.
 واقعا که مجسمه هستی...
.
اقا جان اخه چرا گیر دادای به این بنده خدا... خوب اینم دستش بستس دیگه... کاری نمیتونه بکنه... همون سازمان امریکا به مدیریت انگلیس و مرده خوری اسرائیل قشنگ تره ..

هی بخش نامه ضد ایران صادر میکنن... هی باسه ما جک درست می کنن... که چی بشه.. نه موشی جون عمت که چی مثلا گیر دادای به ما...اون قبلیا هم همین غلطا رو کردن ولی هیچی نشدن... ما 27 سال هست که تحریمیم و به جا شکست داریم همین طور پیشرفت میکنیم... برو برو همون مرده ها رو بشور...باور کنید ما خودمون به آژانس باج دادایم وگرنه نمیتونست این قدر ما رو بازی بده...

هر کی می خواد تحریم کنه بکنه... این جوری مردم ما استوار تر میشن... حالا ببین من کی گفتم.. گوش نکن..

ما هستیم تا جان در ما هست... مگه نه؟؟

یا علی وعلی وسید علی مددی..

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  چی بگم!!

دوشنبه 85 دی 4 ساعت 2:12 عصر

بعد از زیارت مزار شهدا، رفتیم برای فاتحه خونی اقوام...!!

وقتی رسیدیم اونجا یه چیزایی دیدیم که باعث شد اینارو بنویسم ؟؟

خودمو دارم میگم که خیلی وجه وجوه میکنم. موندم که چی جوری تو اون یه تیکه بتونم دوام بیارم ،خیلی سخته نه؟

حالا من گناهکار چی کار کنم با اون کوچی قبر،اینو بی خیال فشار قبر چیکار کنم. یا علی!! سوال ها رو چه جوری جواب بدم.یعنی خدا به من زبون میده ... چیکار کنم..؟

الان یه لحظه تصور بکن .. مردی ودارن جنازتو میشورن ..بعدش دارن کادو پیچش میکنن.... بعد میزارنت تو یه قبر کوچولو که نمیتونه دستتو حتی تکون بدی... بعد یه چند تا سنگ روت میزان...بعدم که از همون که ساخته شدی روت میریزن...

دیگه دستت به هیچی نمیرسه به جز اعمالت..

حالا محمد برو هی گناه کن..خاک بر سرت..

دیگه چیکار میخوای بکنی به جز التماس...

بعد یه صدایی میاد:

خاموش باش که ما به تو بیم دادیم از این احول ..ولی تو لبیک نگفتی... همانا جزا بدکاران عذاب باشد...

یا الله... یا ثارالله...

دارم به خودم میگم که یه خورده به خودت برس...یه خورده تجدید نظر کن.. ببین کجای کاری بدبخت... . ببین اعمالت میتونه ابروتو بخره یا نه .. بدبخت... بیچاره

همیشه تو زندگیمون هر از چند باری تلنگر میخوریم که بابا  اینقدر به فکر این دنیا کثیف نباش!!. فکر اون دنیاتم باش.. فکر ابروت باش که اگه ازت پرسیدن شیعه کدام امام بودی بتونی بگی... خودمونم میفهمیم که از طرف خدا بوده تلنگره ..ولی کیه که گوش بده...

یه نیم ساعت آدم میشیم بعد دوباره میشیم همون آدم قبلی...

اینارو ندیدما...!! اینا رو دیدم که اینا به مخ نداشتم رسید!!

 

   

 

 

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  چی شد که این شد؟

پنج شنبه 85 آذر 2 ساعت 10:13 عصر

با عشق؟بدون عشق؟

با عشق زمینی؟باعشق عشقی؟

تا حالا فکر کردی که جانشین خدا در زمین هستی...؟ یا جرٲت نداریی همچین فکری بکنی...!!

آیا می دونستی خدا از روح خودش در بدن تو دمیده است؟حالا تو باسه این امانت چیکار کردی... .

یه روز بشین فکر کن ببین کجای کاری...ببین داری چیکار میکنی...فکر نمیکنی چرا داری همش درجا میزنی؟

تا حالا به خودت گفتی تو این دنیا چرا اومدی...برای چه کاری اومدی؟

من که همش دارم میگم اقا بیا اقا بیا...میشه معرفت در رکاب بودن با اقارو داشته باشم؟آیا اقا منو با این کارام قبول میکنه؟

خدا وکیلی چقدر جرٲت داری به خدا بگی من شعیه علی هستم؟

تا حالا شده نماز عاشقی بخونی که با جرٲت بگی این نمازُ من خوندم؟

چرا همش با نقاب حرف میزنی؟چرا نمیتونی نقابتو بر داری؟

خودت به خودت روت میشه بگی منتظر اقا هستم؟چیکار کردی؟چیکار

می کنی؟

یا الله مددی...

 

 

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  جز لبخند چیزی نگفت...

دوشنبه 85 آبان 29 ساعت 6:43 عصر

ازآنجا که مقام معظم رهبری فرمودند:زنده نگه داشتن نام ویاد شهدا کمتر ازشهادت نیست.

 

وصیت نامه سردار شهید حاج حسین خرازی

بچه های فرهنگی یگان قصد دارند که وصیت نامه های شهدا را در این وبلاگ به قلم در بیاورند...تا شاید تجدید میثاقی با این عزیزان باشد.انشالله...

خدا یا غلط کردم،استغفرالله.

خدایا امان،امان از تاریکی وتنگی فشار قبر وسؤال منکر ونکیر در روز محشر وقیامت.به فریادم برس،خدایا من دلشکسته و مضطرم،صاحب پیروزی وموفقیت ترا می دانم پس بر تو توکل دارم.خدایا تا زمان عملیات فاصله زیادی نیست،خدایا به قول امام خمینی تو فرمانده کل قوا هستی خودت رزمندگانت را پیروز بگردان و شر صدام وکفار را از سر مسلمین بکن.خدایا از مال دنیا به جز بدهکاری وگناه چیزی ندارم،خدایا تو خود توبه مرا قبول کن واز فیض عظمای شهادت بهرمندم ساز.

الحمدالله خدا لطف وکرم فرمود به سلامتی او را مهدی یا زهرااسم بگذار واز خوراک وطعام حلال وطیب به او بخوران واو را سرباز و طلبه امام زمان(عج) تربیت کن که این خود هدیه ای است به پیشگاه خداوند باریتعالی وکاهشی باشد از عذاب قبر و آخرت و قیامت...

وخلاصه برایم رد مظالم وآمرزش بخواهید.

والسلام

این شهید بزرگوار در سال1336 در اصفهان متولد شد ودر سال1365در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

برای شادی روح تمام شهدا وامام شهدا یه صلوات محمدی ختم کنید...

 

یا علی وعلی وسید علی مددی...

التماس دعا نافرم...

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  رزمندگان از نگاه بیگانگان

یکشنبه 85 مرداد 29 ساعت 7:9 عصر

این نوشته ها باسه بچه های یگان که دوست دارن خبرهای اون زمونها از زبان بیگانگان بشنون.

ای خدا آنها رفتن٬اما آیا ما هستیم....!

گفته های یک اسیر عراقی:

از شنیدن فریاد های الله اکبر لرزه بر اندام افتاد.انبوهی از نیروهای ایرانی را دیدم که با ایثار گری تمام از میادین مین عبور کرده و راه رسیدن به هدف را برای دیگر نیروهای ایرانی هموار می کردند٬دیگر نیروهای سپاه به خروش آمده و با غریو الله اکبر از خاکریز خط مقدم عبور کردند سربازان با مشاهده چنین وضعی مواضع خط مقدم را ترک گفتند.

یک تحلیل گر غربی:

بزگترین تهدید٬حمله های با قایقهای کوچک و این قبیل خواهد بود.پاسداران انقلاب٬پیروان پر شور ایت ا.. خمینی نیرومندترین تهدید به شمار می آید.

اینو داشته باش:

از زبان یک بازپرس کنگره امریکا:دامنه و وسعت تجهیزات و تکنولژی های حساس که از طرف امریکا به عراق ارسال شده ادم را شوکه میکند.(ای خدا چه عزت داده بودی به بچه ها....؟)

تزیا بارم٬کارشناس اسراﺌﭔلی می گوید:[امام]خمینی بغداد را فتح کند٬باید گفت:خاک تو سر امریکا.خاک تو سر اسراﺌﭔل.(نوشته بود وای برامریکا و...)

تایمز مالی در مورد کربلای 5

تحول چشمگیری که در سال گذشته در جبهه های ایران رخ داده است و نتیجه چگونگی سازماندهی نیروهای انسانی بوده است بطوری که در عملیات اخیر نیروی وارد عمل شده٬کمتر از دفعات قبل بوده است.

واشنگنتن پست مورخ 19/9/94: سلاحهای بزرگ صدام فقط میتواند فاجعه را دفع نماید و در بهترین شرایط وی می تواند امیدوار به صلح تلخ باشد.

بی بی سی:اگر جنگ به خود رها شده بود و دو ابر قدرت در ان دخالتی نداشتند تقریبا با اطمینان می توان گفت که ایران تا کنون در این جنگ پیروز شده بود.(اونا هم که بودن چه غلطی کرد.....)

حیرت عراقی ها از بچه ها:24 نفر از بچه ها پنج تیپ پیاده 603 وتیپ 81 را تارو مار کردند.وعراقی ها فکر کردن با 1 لشکر مواجه هستند.یک افسراز یکی از بچه ها پرسید بعد از اسیر گرفتن بچه ها گفت:از کدام یگان هستید؟گفت بسیجی هستم.(کجای کاریم بچه ها)

نشریه امریکاﺌی نیوزویک:حتی اگر سپاه پر اشتیاق پاسداران انقلاب به بصره دست نیاید ایرانیها امیدوارن با تحمبل خسارت سنگین به عراقی ها انان رابی روحیه کنند٬همانطور که در نبردهای خونین در فاو ایرانیها توانستند این کار انجام دهند.

نشریه امریکا ﺌﻯ تایم: بسیاری از تحلیل گران غربی عقیده دارند ایران با اتکاﺀ بر عقاید دینی و نیروی انسانی بیشتر و روحیه جنگی بالاتر در دراز مدت میتواند بر قدرت تسلیحاتی مدرن عراق فاﺌق ایند.(نیاز به تحلیل نداشت که وقتی خدا با ما بود به همه چیز فاﺌق می شدیم.چقدر خنگن این غربی ها اه اه اه...)

این چکیده ای از مطالب بود اگر استقبال شد ادامه میدم.

نوکرتون محمد

یا علی و محمد

التماس دعا...

 

  

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  فقط بچه های یگان...

یکشنبه 85 مرداد 22 ساعت 10:0 صبح

 

ازنوکرتون محمد به تمامه یگانها:

محمد محمد......یگان....

حاج ممد به گوشیم........

من اومدم......

یگان:خوب به ما چه.....

من محمدم....

یگان:بازم به ما چه.... حاجی شرمنده بچه ها خوشن ...... یگان به گوشیم.

بچه ها ﭘس قرار شد یواش یواش بریم جلو تا به الله......

بله حاجی صد بار گفتی اینو بمون......

می خوام یه صحبتی بکنم قبل از شروع عملیات.......

(محمد محمد .... مقداد....)

مقداد به گوشم.....

 از حاج حسن اذن گرفتی باسه عملیات.......

حاجی گفت ف.بات......

حله........

بچه ها شرمنده.. داشتم میگفتم.....

بعد حرفه من اگه کسی بازم ناشکری کرد دیگه از ما نیست.....

ایت الله بها الدینی:از عارفانه بزرگ و اولیاﺀ خدا(شک نکنید)

(حرفام همه با سنده ها)

ایشان ساله 61 قاﺌم مقامه رهبری انتخاب میشن٬کسی که اینو نقل می کردند گفتن رفتیم محضرشون.گفتیم اقا نگرانیم .از اینده....

اقا گفتن نگران نباشید....

سوال کردیم:رهبر اینده را بفرمایید.....

همه امیده ما فرزنده عزیزه زهراست(س)٬(سید باید باشد)بعد کی؟تمامه مشخصاته مقامه معظم رهبری را اونجا دادن(ساله61):(آیت الله سید علی خامنه ای)دامت برکاته.و گفتن تنهاش نگزارید.

صلوات......................

ایشان میشوند رهبر میروند محضر اقا بها الدینی(بچها اقا تنوبشناسید) زبانه من سرخه به خدا٬حقو باید گفت.......

(این عارف 50 سال بزگتر از اقان)اقا بها الدینی خم میشن دسته اقرو ببوسن(اسرار)ولی اقا نمی گزارن.....

اقا بها الدینی میفرمایند:اجازه بدهید دسته شما را ببوسم که در فردایه قیامت که٬به محضره جدم مشرف شدم به ایشان بگویم دسته ولیم را بوسیدم..... دسته ولییم.....

خودتنو خالی کنید حالا......

بی معرفته از بچه هایه یگان اگه بغزش نگرفته باشه.......

نوکرتون محمد

التماس دعا........

 

 

 

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


  بی ریا !!!!

دوشنبه 85 مرداد 16 ساعت 10:3 صبح

 

آقا حسن خیلی حال دادی.آقا حسن خیلی حال دادی.

سلام.

ما تازه کاریم ولی کار بلد.من دو الی سه روز نیستم.خدا یه حالی به ما داد مارو اعتکاف دعوت کرد.

اومدم میخوام خیلی چیزا بگم.

دارم میترکم بس که ناسزا شنیدم.

دارم میترکم بس که ﭙشت سر اقامون حرف زدنو نتونستم چیزی بگم.

ما که جونمون فدای یه تاره مویه اقاست.نباید بزاریم که این افراده……. ذهنه همه رو خراب کنند.من که دارم تو دلم فوش میدم تازه از اون بداش.

بی خیال…. اجب خرییه چی چی بی خیال من نه ما بچه ها میخوایم با همین نوشتنا همین کارا ثابت کنیم خیلی چیزارو.

ترو خدا درک کنید تو چه وضعی هستیم.

(مامان اومدم)

ﭙس نظر بزارید تا با هم یه حاله اساسی که نه خیلی اساسی به …… بدیم.

این جوری بگم دلم خیلی ﭙره.

نوکرتون محمد

التماس دعا.......


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


<   <<   11   12   13      
: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :