سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  برای دیدن تو زود هم دیر است...

پنج شنبه 88 مرداد 15 ساعت 11:51 صبح

بسم الله
فقط میخواستم عکس بزارم برم اخه من چی میفهمم یا چی میتونم بفهمم که نمیه شعبان یعنی چی...
 میدونم با همه بدبختیمون با همه بی معرفتی ها با همه بد قولی ها و یا عالمه از این با همه ها ولی اینو خوب میدونم که

به خدا خیلی دوست داریم...
دوست داشتن هم که قاعده ی خاصی نداره...پس هی نگید به ما که شما کجا مولا کجا...تو چیکار کردی واسه مولا...
از این زخم زبونها که خیلی هاش به حقیقت چشمک میزنه...
خلاصه اینکه اقا جان...عزیز دل همه بچه باحال ها...سرور همه بچه شیعه ها...ما همه جوره دوست داریم...

دوسش داریم

میدونم الان خیلی ها میگن ای بابا مگه همه چیز با دوست داشتن درست میشه...نه درست نمیشه ولی همین محبتی که تو دل ما هست،خیلی برامون ارزش داره...
به قول بچه ها...
آی لاو خیلی اقا جون...
قول میدم وقتی اومدی واسه جشن تولدت سنگ تموم بزاریم...قول دادم دیگه...
برای دیدن چشمانت حتی زود هم دیر است...
یا محمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه...
پرچم وسط ابرها داره بال بال میزنه...


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :