سلام
خدا برادرتون رحمت كنه اون موقع خيلي به وبلاگش سر ميزدم
دلم رفت
هيچي نميتونم بگم
فقط ميتونم بگم چقدر عمر كوتاه است وزودگذر
ببخشيد دلم گرفت نرفت
اشتباه لبي بود
شرمنده
عيدت مبارک
جالب بود.......
ياعلي
محمد جان لطف كردي تماس گرفتي خوشحالم كردي همه را سلام برسون
ناكس رو نمي كني اهل دل هستي ها
راستي سال نو مبارك دوست داري تبادل لينك كنيم؟
سلام داداش
ديگه بي وفا شدي به ما سر نمي زني. شايد هم يادت رفته . به دوستات هم يه سري بزن.اگر چه من شما رو از نزديك زيارت نكردم ولي سعي مي كنم با خوندن وبلاگت ببينمت.
منتظرت هستم.
از چهره ات هويداست كه پاكي ؛ البته پاكدامن؛؛ ورنه هيچ ادميزادي به تمام وكمال پاك نيست مگر معصومين؛ تو يكي هر عيبي داشته باشي ولي از چشات مشخصه كه اهل نامحرم نيستي واين يعني اوج عروج براي يك جوان به سن تو؛؛ پس به رحمت الهي اميدورا باش
راستي ميدونستي كه تا بحال چندين نفر از راهيان نور به درجه شهادت رسيده اند؟
منظورم راهيان نوره نميدونم چقدر به حقانيت شهادت اين عزيزان معتقد هستي ؟
درهرصورت حدود يكماه كمي كمتر يا بيشتر بنده شاهد تصادف اتوبوس حامل راهيان نور در 20 كيلومتري اهواز بودم ؛ چند نفر از اين عزيزان به محض تصادف جان به جان افرين تسليم كردند ؛ قسمت شاگرد اتوبوس تا رديف چهارم صندلي كلا له شده بود...
چرا از اين عزيزان نمي نويسيد اخه مگر خود شما از همين عزيزان نيستيد؟
لا حول ولا قوه الا بلله العلي العظيم وقتي با جسدهاي له شده برخي از اين عزيزان مواجه شدم به ياد شلمچه و ام الرصاص به ياد عمليات والفجر 8 سال 64 منطقه فاو افتادم
يادشان گرامي و روحشان قرين رحمت حق باد
شمارا بخدا اين عزيزان رو فراموش نكنيد
سلامبه خدا شهر و رنگ و بوي كثيفش يه سنگيني عجيبي داره... از همون لحظه اي كه از اتوبوس پياده مي شي دو دستي آويزون مي شه از اون دلت ( كه هنوز خيلي چيزا يادشه) و مي كشتش پائين!قاطي همون دلائي كه تو لجن گير كرده ...
ما مگه جلو شهدا چيز ديگه هم مي تونيم بگيم؟.... فقط شرمنده ايم ...
التماس دعا
فعلا
يا علي
پ.ن: خيلي دلم براتون تنگ شده! بابت تلفن هم ممنون كلي خنديدم بعدش ! اما وجداني فكر كردم مزاحم تلفني اي
سلام!
اينو قبلا همه به يكي ديگه گفته بودم.اولاي اسفند رفتم شلمچه و بلافاصله بعد از يك روز رفتم جمكران.ولي وقتي برگشتم ديدم باز همونم كه بودم و هيچ تغييري نكردم!از رفتنم پشيمون شدم...گفتم فقط رفتم يه عهدي ببندم و بيام بعد هم بشكنمش و شرمنده شم...
درك مي كنم...سخته...دل مي خواد...اگه باز برگشتي به دنيا ديگه نمي شه...عمرا اگه بشه...
دلم دوباره جنوب مي خواد...اما مي ترسم...ديگه مي ترسم برم...
نمي دونم!هي...
يا حق