• وبلاگ : يگان امُل هاي مدرنيسم نشده ... امُليسم
  • يادداشت : از روي درد!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    روزي که در بھشت تو س?ب آفريده شد
    آدم نگاه کرد و فريب آفريده شد
    خورش?د تکه تکه شد و تکه اي از آن
    ح?ران شد و زم?ن عج?ب آفريده شد
    خورش?د پاره ھاي تنش را به ما سپرد
    منظومه ي فراز و نش?ب آفريده شد
    باران ھزار سال زم?ن را مجاب کرد
    س?اره اي بدون رق?ب آفريده شد
    دريا شکاف خورد و زم?ن سر بلند کرد
    آنگاه دره ھاي مھ?ب آفريده شد
    چون ذره اي که در دل خود آفتاب داشت
    چشمت نگاه کرد و لھ?ب آفريده شد
    ***
    ماھ?ت نگاه تو معلوم م?کند
    خورش?د از آن نگاه نج?ب آفريده شد
    گاھ? سراب وسوسه ..گاھ? سراب عشق
    چشمت به اقتضاي فريب آفريده شد
    ***
    بعد از ھزار سال غزلھاي رودک?
    بغض غزل شکست و "حب?ب" آفريده شد