ابن عبد البر قرطبي (368 -463هـ) :ابن عبدالبر قرطبى مي گويد : فقالت لهم: إن عمر قد جاءني وحلف لئن عدتم ليفعلن وايم الله ليفين بها الاستيعاب، ابن عبدالبر قرطبى، ج3، ص975 ؛ المصنف، ابن ابى شيبه، ج8، ص572 . پس فاطمه به ايشان گفت : عمر به نزد من آمد و قسم خورد که اگر دوباره به اينجا آمديد قسم به خداوند که چنين و چنان مي کنم . و قسم به خدا که وي چنين خواهد کرد .مقاتل بن عطية (505هـ) :ان ابابكر بعد ما اخذ البيعة لنفسه من الناس بالارحاب و السيف و القوة ارسل عمر، و قنفذاً و جماعة الى دار على و فاطمه(عليهما السلام) و جمع عمر الحطب على دار فاطمة(عليها السلام) و احرق باب الدار .الامامة و الخلافة، مقاتل بن عطيه ، ص160 و 161 كه با مقدّمه اى از دكتر حامد داود استاد دانشگاه عين الشمس قاهره به چاپ رسيده، چاپ بيروت، مؤسّسة البلاغ .هنگامى كه ابوبكر از مردم با تهديد و شمشير و زور بيعت گرفت ، عمر ، قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه (عليها السلام) فرستاد ، و عمر هيزم جمع كرد و درِ خانه را آتش زد ... .
شهرستاني (548هـ) :فقال أي النظام إن عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتى ألقت الجنين من بطنها وكان يصيح أحرقوا دارها بمن فيها وما كان في الدار غير علي ، وفاطمة ، والحسن ، والحسين ، انتهى وفي ذيل الصفحة زيادة هذه الكلمة ( ألقت المحسن من بطنها ) .الملل والنحل للشهرستاني المتوفى سنة 548 ، ص 83 .نظام گفته است که عمر در روز بيعت به شکم فاطمه ( عليها السلام) ضربه زد که منجر به سقط شدن نوزاد وي از شکمش شد . و فرياد مي زد اين خانه را با هر که در آن است به آتش بکشيد ؛ و در خانه به جز علي و فاطمه و حسن و حسين کسي نبود .
ابن أبي الحديد شافعي (655هـ) :عن سلمة بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر اليهم فقال: «والذى نفسى بيده لتخرجنّ إلى البيعة أو لأحرقنّ البيت عليكم .شرح نهج البلاغه ، ج1 ، ص164 .عمر به نزد ايشان آمد و گفت : قسم به کسي که جانم در دست اوست يا براي بيعت بيرون مي آييد و يا خانه را بر سر شما به آتش مي کشم .