سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  چی شد که این شد؟

پنج شنبه 85 آذر 2 ساعت 10:13 عصر

با عشق؟بدون عشق؟

با عشق زمینی؟باعشق عشقی؟

تا حالا فکر کردی که جانشین خدا در زمین هستی...؟ یا جرٲت نداریی همچین فکری بکنی...!!

آیا می دونستی خدا از روح خودش در بدن تو دمیده است؟حالا تو باسه این امانت چیکار کردی... .

یه روز بشین فکر کن ببین کجای کاری...ببین داری چیکار میکنی...فکر نمیکنی چرا داری همش درجا میزنی؟

تا حالا به خودت گفتی تو این دنیا چرا اومدی...برای چه کاری اومدی؟

من که همش دارم میگم اقا بیا اقا بیا...میشه معرفت در رکاب بودن با اقارو داشته باشم؟آیا اقا منو با این کارام قبول میکنه؟

خدا وکیلی چقدر جرٲت داری به خدا بگی من شعیه علی هستم؟

تا حالا شده نماز عاشقی بخونی که با جرٲت بگی این نمازُ من خوندم؟

چرا همش با نقاب حرف میزنی؟چرا نمیتونی نقابتو بر داری؟

خودت به خودت روت میشه بگی منتظر اقا هستم؟چیکار کردی؟چیکار

می کنی؟

یا الله مددی...

 

 

 


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :