سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  امُل هم امُل های قدیم...

سه شنبه 87 مرداد 8 ساعت 12:53 صبح

بسم الله
بهش میگم اخه چرا...میگه چی چرا؟؟

میگم این چه وضع موهات؟؟
میگه مگه چشه...
میگم اون پشت مو چیه مثل دم موش می مونه

میگه ناقلا تو اسمشو از کجا بلدی!!!
میگم موهاتو بیخیال...اخه چرا رفتی ابروهاتو این شکلکی کردی؟؟
میگه خوب چی بود مثل پاچه بز شده بود...گفتم قبلا مگه بود پاچه بز نبود؟؟
گفت ای بابا تو هم که هی گیر بده...
میگم این زینگیل مینگیلا چیه به خودت آویزون کردی...میگه این یعنی من ایرانی اصیلم...
گفتم چرا شلوارت داره از کمرت میوفته...میگه خوب کمرم باریک دیگه...
میگم چرا کفشتو بزرگ تر از خودت خریدی ...میگه اندازه پام نبود...
میگم چرا اینقدر چشات رنگش عوض شده...میگه جوشکاری میرم...
میگم اسمت چیه...
میگه سولماز...!!
تو خونه چی بهت میگن...
کامران...
اسم مستعارم داری؟؟
اره داداش...بعضی ها بهم میگن کامی خوشگله...
منم گفتم جووووووووووووووووون.....!!!
من عاجزانه از جنس مونث خواهش میکنم...
1.اگر امگان دارد تریپ پارچه ای یا لی یا کتان بزنن و شبیه جنس مذکر بیرون بیان...
2.اگر امکان دارد چند نخ سیبیل یا اگر استعداد دارن یه خورده ریش روی صورتشون نگر دارن...
3. از ور داشتن ابرو جدا و اکیدا خودداری کنن!!
فعلا همین چند تا یادم بود...

شاید این طوری کمبود جنس مذکر زیاد به چشم نیاد...
یا محمد و علی
پرچم دیگه دیده نمیشه!!
ذکر اخر فراموش نشه...



  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :