سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  دمت گرم ای ایرانی...

دوشنبه 86 بهمن 22 ساعت 11:36 عصر

بسم الله
تو ماشین نشسته بودم داشتم برمیگشتم خونه...
یه اقایی که وسط بود(از نظر فکری و اعتقادی و ارزشی و ورزشی و غیره...) کنار من بود...
بحث راهپیمایی شد...
گفت به خدا من موندم...!!
از یه طرف هر جا میریم،میشینیم،پامیشیم مینالن از همه چیز...!!!؟؟(؟: از نظر خودم)...
از یه طرف این طوری میان راهپیمایی و لبیک میگن به رهبرشون...
(لبیکُ اینا رو خودم گفتما،اقاهه یه چیز دیگه گفت)
بعد گفت الله اکبر ...
منم گفتی سید علی رهبر...(اامام خامنه ای دامت برکات)
اقا راننده از تو ایینه یه نگاه کرد و گفت...::همش حکمت خداست...
منم گفتم: حکمت به کنار...همش به نگاه اقاست...
خلاصه سرتون درد نیارم...خیلی حال کردیم...
دمت گرم ای ایرانی...
شک ندارم که خود اقا هم دلشاد شده...و دلشاد شدن اقا هم یعنی برو حالشو ببر....
بهترین شعاری که دیدیم:::شعاری بود که یه دختر 10 ساله بزرگ نوشته بود روی مقوا:
امریکا ریز می بینمت...
میخوشحالیم.....
یا محمد و علی
التماس دعا نه فعلا...
ذکر اخر فراموش نشه....


  به قلم یک امُلیسم : محمد یگان

  نظرات دیگران  


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :